در این قسمت از مصاحبه با پیشکسوتان، مفتخریم تا در کنار جناب دکتر عزیز الله عباسی دزفولی، فوق‌تخصص جراحی قفسه صدری (توراکس) باشیم.

دکتر عباسی دزفولی تحصیلات خود را در زمینه فلوشیپ جراحی توراکس و در دانشگاه هاروارد بوستون – آمریکا گذرانده‌اند و فوق تخصص جراحی قفسه صدری از دانشگاه شهید بهشتی اخذ نموده‌اند. همچنین عضو جامعه جراحان توراکس آمریکا و جامعه جراحان ایران هستند.

یکی از مهم‌ترین اقداماتی که توسط جناب دکتر انجام شده است، تربیت دانشجویان زیادی در حوزه جراحی توراکس و انجام تعداد زیادی پیوند ریه است و همچنین جراحی نای را برای اولین‌بار راه‌اندازی کرده‌اند. از آثار دکتر عباسی نیز می‌توان به کتاب جراحی تراشه اشاره کرد.

گزیده‌ای از صحبت‌های دکتر عزیز الله عباسی دزفولی در این گفتگو:

من در یک خانواده متوسط قشر معلمی بزرگ شده‌ام و پدرم فرهنگی بود. در دزفول به دنیا آمدم و تا قبل از دبیرستان در دزفول بودم و برای آنکه به عقیده پدرم کنکور را بهتر بدهم، به تهران آمدم تا تحصیلات را در مقطع دبیرستان ادامه دهم و در تهران دیپلم گرفتم.

در سال 1351 پزشکی را در دانشگاه جندی‌شاپور اهواز آغاز کردم. البته انتخاب اولم پزشکی اهواز بود؛ چون دوست داشتم در اهواز باشم.

با اینکه معدلم در دانشگاه خوب بود و می‌توانستم بدون گذراندن سربازی تخصص بخوانم، تصمیم گرفتم که به سربازی بروم و خدمت کنم. به همین جهت به روستا رفتم و حتی بعضاً از شش صبح شروع می‌کردیم و مریض می‌دیدیم.

جراحی تراشه از سال 1967 آغاز شد البته در ایران تقریباً از ده سال بعد شروع به انجام آن کردیم. یکی از اساتیدم به نام دکتر فرا سعید برایم پذیرش گرفت تا به امریکا بروم و بیشتر از هر چیزی جراحی تراشه را یاد بگیرم. همچنین سعی کردم سیستم بیمارستانی هاروارد را بیاموزم که خیلی به من کمک کرد.

آدم تأثیرگذار در کار و پزشکی من دکتر فرا سعید بود و تأثیرگذارترین و پشتیبان زندگی‌ام همسرم بود.

سعادت انسان به دارایی و مال و این چیزها نیست، درست است که تأثیر دارند اما من همواره می‌دیدم که کودکان روستایی باآن‌همه فقر، همیشه شاد و پویا بودند و مردمان روستایی همیشه سپاسگزار بودند. من در روستا یاد گرفتم که انسان‌ها را دوست داشته باشم درواقع روحیه انسان‌دوستی آنها بسیار بالا بود و این را به ما یاد دادند.

بهترین تفریحم مطالعه است و معمولاً در ترافیک کتب صوتی گوش می‌دهم.

بیش‌تر پزشکان به دنبال این هستند که بیمار را درمان کنند؛ اما متأسفانه برخی از پزشکان در ابتدا به پول فکر می‌کنند و از دید من این مرز بین پزشک خوب و بد است. من هیچ پزشکی را سرزنش نمی‌کنم؛ اما همواره می‌گویم که مانند نصیحت پدر برزویه، پزشک انوشیروان به پسرش باشید:

در ابتدا به فکر سلامت بیمار باش نه ثروت که تمامی پزشکان ثروتمند خواهند شد. پزشکی مانند کاشت گندم است که در کنار آن کاه هم برای تو می‌ماند. بیمار و درمان آن به منزله گندم است و این باید برای تو مهم باشد.

پیشنهاد می‌کنیم این صحبت‌های پر از تجربه و دلنشین را از دست ندهید و به تماشای گفتگوی ما بنشینید.